اوسانه سیسانه میان مردم دری زبان یک اصطلاح عامیانه و فولکلوریک است. با این جمله معمولاٌ یک داستان عامیانه وفولکلوریک را آغاز میکنیم. هرچند تاریخچه و پس منظر آن دقیقاٌ معلوم نیست اما مشخصاْ در شب های سرد و طویل زمستان اطفال منتظر شنیدن افسانه یا داستان دیگر پری میبودند. بزرگان بخصوص مادر کلان ها بخاطر جلب توجه حاضرین افسانه یا داستان خود را با اصطلاح اوسانه سیسانه آغاز میکردند. مگر با گذشت زمان این اصطلاحات طولانی شدند حتی به نظم ها مبدل گردیدند کدام های را که اطفال به گونه آهنگ ها می سرایند.
به سبب کاهش افسانه سرائياین اصطلاحات تا یک مدت طولانی از توجه مردم افتاده بودند. درین آواخر در بلخ جنبش جدید که از سوی )خانه داستان( حمایت میشود در سدد آن است تا این عنعنه و فرهنگ را دوباره احیاء نموده و این داستان های فولکلوریک را جمع آوری نمایند. هر چند این اولین بار نیست که ادبا و زبان شناسان می کوشند تا جلو کاهش این فرهنگ فولکلوریک را که از جنگ٬ مهاجرت٬ بی جای شدن مردم و تحولات اجتماعی متاثر شده اند بگیرند بلکه بر اولین بار یک گروپ از ادبای پیشقدم گردهم آمدند تا نسل جوان را بخاطر ثبت و جمع آوری این داستان های فولکلوریک تشویق و ترغیب نمایند.
آنها جشنواره سالانه را به نام اوسانه سیسانه تاسیس نمودند. این جشنواره سالانه در هفته آخر سال بمنظور خیرمقدم گفتن به نوروز (آغاز سال خورشیدی) دایر میگردد. درین جشنواره سه کار برجسته انتخاب شده و به نویسنده گان آنها تحایف اهداء میگردد.
تقی وحیدی یک تن از نویسنده گان٬ یک عضوء منصف و موسس این جشنواره بدین باور است که تشویق به نگهداری ومطالعه ادب فولکلوریک مسئولیت ما میباشد:” هیچ درختی در زمین بی حاصل رشد و نمو نمیکند. هیچ قوم و ملت بدون کلتور و ارزشهای خود دوام نمیکند. و هیچ تغیر در ماضی و مستقبل بدون فکر و مصالحه بوجود نمی آید. با فراموش کردن فرهنگ خود و با ازبین بردن اجزاء اصلی و اساسی آن نمیتوان به آینده خویش نایل گردید٬ اما با جمع آوری آنها میتوان یک اساس و بناد محکم آنرا ایجاد نموده کدام که ما را بسوی جلو تر سوق مینماید. فرهنگ مستغنی ما را به سوی آینده هدایت میکند. این چیزیست که ما در (خانه داستان) در جستجوی آن هستیم. “